علی لطیفی پس از بركناری:

پیشنهاد مالی دادند تا پشت پرده اتفاقات ملوان را افشا نكنم!

پیشنهاد مالی دادند تا پشت پرده اتفاقات ملوان را افشا نكنم!

به گزارش بیا شمال مربی سابق تیم فوتبال ملوان به دنبال جدایی زودهنگام از این تیم با صدور اطلاعیه ای به شدت از مالك باشگاه انتقاد نمود.



به گزارش بیا شمال به نقل از مهر، علی لطیفی سرمربی پیشین تیم فوتبال ملوان بندر انزلی كه درانتها دومین هفته از رقابتهای لیگ دسته اول به طرز عجیبی از هدایت این تیم كنار رفت، در اطلاعیه ای كه آنرا در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد، دلیلهای كنار رفتنش از این تیم را اعلام نمود.
در این پیام آمده است:
سلام باردیگر به هواداران، طرفداران و عاشقان ملوان بندرانزلی. امروز زمان آن رسیده تا بی پرده با شما صحبت كنم. این حق واقعی شماست كه بدانید در این مدت بر ما و ملوان چه گذشت.
تیم من، ملوان دوست داشتنی با آرمان گهر سیرجان رقابت كرد و شرایط و نتیجه نیز مشخص است. من می خواهم در این مورد با شما درددل كنم. از مردم شریف بندرانزلی و هواداران سینه چاك باشگاه اجازه می خواهم تا قسمتی از اتفاقات پیچیده ای كه از سر گذراندیم را بازگو كنم و قضاوت را به شما و وجدان پاك تان بسپارم.
بدون هیچ مقدمه، بگذارید از روزهای پیش از پیشنهاد باشگاه ملوان بگویم. آن زمان، از طرف یك باشگاه لیگ یكی، پیشنهادی ۶۰۰ میلیون تومانی دریافت كردم. همه چیز مهیا بود تا قرارداد را امضا كنم اما وقتی نام ملوان را شنیدم و پیشنهاد این باشگاه را گرفتم، بدون حرف اضافه، پذیرفتم و با اینكه می دانستم در فاصله كوتاه (كمتر از ۱۰ روز) تا شروع فصل، منطقی نیست كه تیمی را برای كارزار لیگ یك مهیا كرد این ریسك را پذیرفتم و كارم را آغاز كردم.
برای انتخاب ملوان، ده ها دلیل داشتم كه انتخابم را منطقی جلوه می داد: ملوان، باشخصیت و هیجان انگیز است. هر كسی باید افتخار كند برای یك روز، زیر پرچم این نام بزرگ قرار می گیرد و البته این هواداران پرشور و باشعور، ۵۰ درصد از طریق صعود را هموار می كنند. از طرف دیگر، تیم مدیریتی با وعده های هیجان انگیزی به سراغ من آمد.
قرار بود بودجه موثری داشته باشیم، شرایط ایده آل، فضای خوب برای كار كردن و هر چیزی كه یك تیم برای موفقیت، نیاز دارد اما این روزها، از آن همه ادعا، چه چیزی باقی مانده است؟ چه چیزی كاشتند كه امروز برداشت كنیم؟ سهم ملوان با این مالكان چه بود غیر از آن چه دیدید و شنیدید؟
من تلاش زیادی كردم، با ده ها بازیكن قرار گذاشتم تا به ملوان بیایند و تیم موثری ببندیم. تیمی برای رساندن ملوان به جایگاه اصلی. ما توقع زیادی نداشتیم، زمانی هم برای تغییرات گسترده وجود نداشت. فقط از مالكان باشگاه خواستیم یك تیم داشته باشیم، همین.
عقدقرارداد با یكسری بازیكن سرشناس با قیمت های معقول كه می توانست آینده تیم و باشگاه را تضمین كند اما هر چه گذشت، اتفاقات عجیب تری را شاهد بودیم. در این مدت، فقط سكوت كردم و حرفی نزدم اما امروز، كارد به استخوان رسیده است.
یك نمونه ساده اتفاقات، همه آن چیزی بود كه روز بازی با سرخپوشان رقم خورد. داخل رختكن، پیراهن یكدست برای ورود به زمین نداشتیم. بازیكنانم با پیراهن های مختلف برای گرم كردن، به زمین رفتند. شاید این مساله را خیلی ها ندانند اما آن روز، تنها ۱۳ بازیكن در فهرست داشتیم كه همه آنها نیز، بازیكن بزرگسال نبودند چون از بازیكنان امید و جوانان نیز در فهرست می دیدم.
در آن شرایط، هر كسی جای من بود، هیچ گاه آن وضعیت را تحمل نمی كرد اما من هدف بزرگ تری داشتم و ماندم. به من گفتند اگر وارد زمین شوی، ۵، ۶ گل می خوری و كارها را خراب تر می كنی اما شاگردانم مردانه جنگیدند و از نام ملوان دفاع كردند. اگر شكست خوردیم، روی یك گل كاملا اتفاقی بود كه فیلم بازی نیز، گواه آن است كه چقدر خوب و مسلط فوتبال بازی كردیم در صورتیكه هیچ تمركزی در تیم و بازیكنانم وجود نداشت.
بازیكنانی كه در آن روز به میدان رفتند، كمتر از ۴ جلسه با ما تمرین كرده بودند اما در بازی با سرخپوشان، عملكرد خوبی داشتند. این را هم اضافه كنم كه ساعاتی پیش از بازی اول برابر سرخپوشان پاكدشت، تصمیم گرفتم استعفای خودرا اعلام كنم اما مسئولان باشگاه و بازیكنان ملوان از من خواستند بمانم و به كارم ادامه بدهم.
اگر آن زمان می رفتم، خیلی ها تصور می كردند از زیر بار مسئولیت، شانه خالی كرده ام ولی ماندم و جنگیدم هر چند ابزاری برای جنگ وجود نداشت.
تلاش كردم مثل همیشه، آن مربی ای باشم كه به تیمش آرامش می دهد. آن كسی كه می جنگد و صبور است اما امروز نسبت به همه اتفاقات، ناامید هستم. از یك سو، انرژی كه می توانست برای صعود ملوان صرف شود، بابت جمع و جور كردن حواشی داخلی از دست دادم. از جانب دیگر، هیچ حمایتی از طرف مالك باشگاه نمی بینم.
مالك باشگاه وقتی در جمع بازیكنان می گوید: «به هر كسی كه دوست داشته باشم، پول می دهم و اگر از كسی خوشم نیاید، پولی هم نمی دهم» همه امیدها برای همكاری را از بین می برد.
من مربی هر تیمی، در هر شهری بودم، برای فوتبال سالم و پاك جنگیدم و حرف حق زدم حتی به قیمت از دست دادن شغلی كه داشتم. هیچ وقت اهل نمایش و شوآف نبودم. هر چه داشتم در طبق اخلاص گذاشتم و امروز خوشحالم از حقانیت تیمی پرافتخار چون ملوان و مردمی با شرف چون مردم انزلی تا آخرین لحظه و تا آخرین حجم انرژی خود دفاع كردم.
من اجازه ندادم با احساسات پاك هزاران هوادار ملوان بازی شود. بگذارید بگویم كه آقایان برای سكوت من، پیشنهاد مالی دادند ولی من اهل سكوت نبودم.
جالب اینكه مالك باشگاه، پس از بازی با آرمان گهر، دست به فرار رو به جلو زد و «مثلا» مرا اخراج كرد، در صورتیكه پیش از این بازی و در كنفرانس خبری، به صورت رسمی گفتم تا مادامی كه آقایان به ملوان و طرفدارانش ظلم می كنند، تحت هیچ شرایطی حاضر به همكاری نیستم. جالب است مالك باشگاه در حكمی مضحك، دست به اخراج من زد.
به اتفاقاتی فكر می كنم كه ملوان را به این حال و روز انداخت. برای شما هوادار باشگاه هیچ وقت این سوال پیش نیامد كه چرا بازیكنان سرشناس پس از دو، سه روز حضور در تمرین ملوان، از این تیم می رفتند؟ می دانید چرا این همه بازیكن در تمرین ما شركت كردند اما نتوانستیم با آنها قرارداد ببندیم؟ همه آنها فهمیدند آبی از مالك باشگاه گرم نمی گردد و رفتند.
هر روز با تیمی كم امید و متفاوت مواجه می شدم و این موضوع، تمام انرژی مرا از بین برده است. من كسی نبودم و نیستم كه بخواهم با هر شرایطی كار كنم. برای موفقیت به ملوان آمده بودم اما ببینید كه با من چه كردند. ببینید مرا به كجا رساندند كه امروز باید همه رویاهایم را بگذارم و بروم.
امروز، به آینده ملوان فكر می كنم. امروز شما در حالی رنج نامه مرا می خوانید كه تمام رویاهایم با ملوان را از دست رفته می بینم. هر روز به جشن صعود به لیگ برتر فكر می كردم و از این حس شیرین، انرژی می گرفتم ولی حالا باید به رفتن و گذشتن فكر كنم. به خداحافظی با شما مردمی كه حق تان بیشتر از اینهاست. شما حق دارید ملوان، این قوی زیبای بندرانزلی را در آسمان فوتبال ایران ببینید اما دل شما هم پر از غصه است. حق با شما بود با این شكل مدیریت، این تیم به جایی جز بن بست، نمی رسد.
آنچه خواندید فقط بخش كوچكی از درددل من بود. فرصت نشد بیشتر از اینها از مشكلات بگویم. فرصت برای حرف زدن زیاد است. بماند برای روزی كه آسمان آفتابی شد و ابرهای تیره، دست از سر آسمان ملوان برداشتند. خدا را شكر می كنم كه فرصت آشنایی با شما را داشتم و شاكر خداوند هستم كه شما حقایق را بیشتر از من می دانید، درك می كنید كه مالك باشگاه با قوی سپیدانزلی چه كرد.
من به حكم و اراده خودم می روم، همانطور كه پیش از بازی با آرمان گهر هم گفتم كه استعفا می دهم. اگر در این بازی نیز ماندم، به احترام شخصیت ملوان بود تا بدون سرمربی، وارد یك بازی رسمی نشود. امروز اما با استعفای خودم می روم و شما و قوی خسته انزلی را به خدا می سپارم. یا علی.

1398/06/02
13:27:22
5.0 / 5
4028
تگهای خبر: آب , ابزار , انزلی , دریا
این مطلب بیاشمال را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۴

لینک دوستان بیا شمال

بیا شمال

تگهای بیا شمال

biashomal.ir - حقوق مادی و معنوی سایت بیا شمال محفوظ است

بیا شمال بیا شمال

معرفی شمال و خرید و فروش ویلا